مشق عشق
خداوندا! ما را آرامش بخش تا بپذیریم آنچه را که نمی توانیم دگرگون سازیم، دلیری ده تا دگرگون کنیم آنچه را که می توانیم، و بینشی ده تا تفاوت این دو را بدانیم. روزی در حال زندگی کنیم و در آن لحظه ها، لذت ببریم، پذیرا باشیم سختیها را بسان راهی به سوی آرامش، این دنیای آلوده به گناه را همین گونه که هست پذیرا شویم نه آنچنان که می خواهیم باشد، ایمان بیاوریم که همه چیز را به سامان خواهی کرد اگر به خواست تو سر بسپارم. واین که به گونه ای خردمندانه در این زندگی سعادتمند خواهیم بود و تا ابد با تو در بهجتی والا خواهیم زیست. وقتی کبوتر دلم اسیر زندان دنیا میشه و هوس ازادی می کنه نگاهشو به سوی اسمانها می اندازه و بالهای زیباشو باز می کنه و اماده پرواز میشه. بالهایی که برای کبوتر دلم ازادی را به ارمغان می اورند و پرهایی که هزاران گل لاله از انها می روید و گلهایی که همشون تسبیح خدا را می گویند و بوی بهشت را می دهند. و تسبیحی که هر دانه ا ی از ان بوی تربت کربلا را می دهد و کربلایی که ندای ( الهی و من لی غیرک ) را فریاد می زند. « انّی تارکٌ فیکم الثِّقلَین کتاب اللهِ و عترتی ما ان تمسّکتم بهما لن تضلّوا ابداً لن یفترقا حتّی یردا علیّ الحوض » یکی کتاب خدا قرآن و دیگری عترت و اهل بیت خودم. مادام که شما به این دو دست بیازید هرگز گمراه نخواهید شد و این دو یادگار من هیچ گاه از هم جدا نمیشوند ، تا در کنار حوض بر من وارد شوند.»
هست پنهان در نهاد هر بشر لاجرم جاریست پیکاری سترگ روز و شب مابین این انسان و گرگ زور بازو چاره ی این گرگ نیست صاحب اندیشه داند چاره چیست ای بسا انسان رنجور و پریش سخت پیچیده گلوی گرگ خویش وی بسا زور آفرین مرد دلیر هست در چنگال گرگ خود اسیر هر که گرگش را در اندازد به خاک رفته رفته می شود انسان پاک هر که از گرگش خورد هردم شکست گر چه انسان می نماید گرگ هست وآنکه با گرگش مدارا می کند خلق و خوی گرگ پیدا می کند در جوانی جان گرگت را بگیر وای اگر این گرگ گردد با تو پیر روز پیری گرچه باشی همچو شیر ناتوانی در مصاف گرگ پیر مردمان گر یکدگر را می درند گرگهاشان رهنما و رهبرند این که انسان هست اینسان دردمند گرگها فرمانروایی می کنند آن ستمکاران که با هم محرمند گرگهاشان آشنایان همند گرگها همراه وانسانها غریب با که باید گفت این حال عجیب آنگاه که همه نیک سخن می گویند، پلید اندیشی عین خرد است . آلفرد مارشال انسان خردمند فرصت ها رامی سازد،نه اینکه درانتظار آنها بنشیند . بیکن و آن مدینه است و حضرت على (ع) حرمى داردو سایبان آرامش کجاست...
« من در میان شما دو امانت نفیس و گرانبها میگذارم
آزادی تلاش خردمندانه آدمی در جستجوی علت حادثه هاست . هربرت مارکوزه
آن که در طلب کمال است باید خرد ور و با دانش باشد . بزرگمهر
خداوند حرمى دارد که مکه است پیامبر حرمى دارد
و آن کوفه است و قم کوفه کوچک است
که از 8 درب بهشت سه درب آن به قم باز مى شود
- زنى از فرزندان من در قم از دنیا مى رود که
اسمش فاطمه دختر موسى (ع) است و به
شفاعت او همه شیعیان من وارد بهشت مى شوند .
:قالبساز: :بهاربیست: |