مشق عشق
قرن ما شاعر اگر داشت، هوا بهتر بود خار هم کمتر نبود از گل، بسا گل تر بود قرن ما شاعر اگر داشت که کبوتر با کبوتر باز با باز، نبود شعار پرواز وای بر ما که تصور کردیم عشق را باید کشت در چنین قرنی که دانش حاکم است عشق را از صحنه دور انداختن دیوانگی است، درماندگی است، شرمندگی است قرن، قرن آتش نیست قرن یک هوای تازه است فکرها را شست و شویی لازم است گم شدیم گر در میان خویشتن، جست و جویی لازم است نازنین ها از سیاهی تا سفیدی را سفر باید کنیم ...
نوشته شده در یکشنبه 87/7/28ساعت
11:7 عصر توسط سپیده نظرات ( ) | |
:قالبساز: :بهاربیست: |