مشق عشق
خسته ام از آرزوها ، آرزوهای شعاری بالهای استعاری لحظه های کاغذی را، روز و شب تکرار کردن زندگی های اداری آفتاب زرد و غمگین ، پله های رو به پایین آسمانهای اجاری با نگاهی سر شکسته، چشمهایی پینه بسته خسته از چشم انتظاری صندلی های خمیده، میزهای صف کشیده گریه های اختیاری عصر جدول های خالی، پارک های این حوالی نیمکت های خماری رو نوشت روزها را، روی هم سنجاق کردم: جمعه های بی قراری عاقبت پرونده ام را، با غبار آرزوها باد خواهد برد باری روی میز خالی من، صفحه ی باز حوادث نامی از ما یادگاری قیصر امین پور
شوق پرواز مجازی ،
خاطرات بایگانی،
سقفهای سرد و سنگین ،
خسته از درهای بسته،
خنده های لب پریده ،
پرسه های بی خیالی،
شنبه های بی پناهی ،
خاک خواهد بست روزی ،
در ستون تسلیتها ،
:قالبساز: :بهاربیست: |