مشق عشق
بمیرید بمیرید در این عشق بمیرید در این عشق چو مردید همه روح پذیرید بمیرید بمیریدوازاین مرگ مترسید کزاین خاک برآیید سماوات پذیرید که این نفس چو بند است وشما همچو اسیرید چو زندان بشکستید همه شاه و امیرید برشاه چو مردید همه شاه و شهیرید چو زاین ابر برآیید همه بدر منیرید هم از زندگی است این که زخاموش نفیرید مولانا
بمیرید بمیرید وازاین نفس ببرید
یکی تیشه بگیرد بی حفره زندان
بمیرید بمیرید به بیش شه زیبا
بمیرید بمیرید وزاین ابر برآیید
خموشید خموشید خموشی دم مرگ است
نوشته شده در شنبه 87/9/9ساعت
10:14 عصر توسط سپیده نظرات ( ) | |
:قالبساز: :بهاربیست: |