سفارش تبلیغ
صبا ویژن


مشق عشق


نوشته شده در یکشنبه 87/8/5ساعت 10:10 صبح توسط سپیده نظرات ( ) | |

شب عاشقان بیدل چه شب دراز باشد
تو بیا کز اول شب در صبح باز باشد

عجب است اگر توانم که سفر کنم ز کویت
به کجا رود کبوتر که اسیر باز باشد

ز محبتت نخواهم که نظر کنم به رویت
که محب صادق آن است که پاکباز باشد

به کرشمه عنایت نظری به سوی ما کن
که دعای دردمندان ز سر نیاز باشد

چه نماز باشد آن را که تو در خیال باشی؟
تو صنم نمی گذاری که مرا نماز باشد

قدمی که برگرفتی به وفا و عهد یاران
اگر از بلا بترسی قدم مجاز باشد


نوشته شده در جمعه 87/8/3ساعت 6:18 عصر توسط سپیده نظرات ( ) | |

 

غروب شد، بیا

قال الامام المهدی المَُتَظَر:

ما نظر خود را از شما بر نمی گیریم و فراموشتان نمی کنیم


نوشته شده در جمعه 87/8/3ساعت 6:12 عصر توسط سپیده نظرات ( ) | |

بشنو از نی چون حکایت می کند
از جدایی ها شکایت می کند

کز نیستان تا مرا ببریده اند
در نفیرم مرد و زن نالیده اند

سینه خواهم شرحه شرحه از فراق
تا بگویم شرح درد اشتیاق

هر کسی کو دور ماند از اصل خویش
بازجوید روزگار وصل خویش

من به هر جمعیتی نالان شدم
جفت بدحالان و خوشحالان شدم

هر کسی از ظن خود شد یار من
از دورن من نجست اسرار من


سر من از ناله ی من دور نیست
لیک چشم و گوش را آن نور نیست

تن ز جان و جان ز تن مستور نیست
لیک کس را دید جان دستور نیست

آتش است این بانگ نای و نیست باد
هر که این آتش ندارد نیست باد

آتش عشق است کاندر نی فتاد
جوشش عشق است کاندر می فتاد

نی حریف هر که از یاری برید
پرده هاایش پرده های ما درید

همچو نی زهری و تریاقی که دید؟
همچو نی دمساز و مشتاقی که دید؟

نی حدیث راه پرخون می کند
قصه های عشق مجنون می کند

محرم این هوش جز بی هوش نیست
مر زبان را مشتری جز گوش نیست

در غم ما روزها بیگاه شد
روزها با سوزها همراه شد

روزها گر رفت گو:"رو باک نیست
تو بمان ای آنک چون تو پاک نیست"

هرکه جز ماهی ز آبش سیر شد
هرکه بی روزیست روزش دیر شد

درنیابد حال پخته هیچ خام
پس سخن کوتاه باید_ والسلام


نوشته شده در پنج شنبه 87/8/2ساعت 11:59 صبح توسط سپیده نظرات ( ) | |


نوشته شده در پنج شنبه 87/8/2ساعت 11:52 صبح توسط سپیده نظرات ( ) | |

قرن ما شاعر اگر داشت، هوا بهتر بود

خار هم کمتر نبود از گل، بسا گل تر بود

قرن ما شاعر اگر داشت که کبوتر با کبوتر باز با باز، نبود شعار پرواز

وای بر ما که تصور کردیم عشق را باید کشت

در چنین قرنی که دانش حاکم است

عشق را از صحنه دور انداختن دیوانگی است، درماندگی است، شرمندگی است

قرن، قرن آتش نیست

قرن یک هوای تازه است

فکرها را شست و شویی لازم است

گم شدیم گر در میان خویشتن، جست و جویی لازم است

نازنین ها از سیاهی تا سفیدی را سفر باید کنیم ...

 


نوشته شده در یکشنبه 87/7/28ساعت 11:7 عصر توسط سپیده نظرات ( ) | |

من مواعظ النبی صلى الله علیه وآله وسلّم:


ثلاثٌ من کنّ فیه استکمل خصال الإیمان:
الذی إذا رضی، لم یُدْخِله رضاه فی باطلٍ

 وإذا غَضِبَ لم یخرجه الغضب من الحقّ وإذا قدر

 لم یتعاط ما لیس له.

(تحف العقول صفحه 43)


معناى روایت، این نیست که ایمان در این سه خصلت منحصر است،

بلکه مراد این است که در هر کس، این سه خصلت

 وجود داشته باشد، حاکى از این است که همه

خصال ایمان، در او جمع است. چون هر یک از

اینها متوقّف بر مجموعه‏اى از صفات نیک و کاشف از آنها است.
خشنودى و محبت کسى او را به باطل نکشاند که

 موجب شود به ناحق از آن شخص دفاع کند و

 همچنین غضب، او را به برخوردهاى غلط و خروج

 از حق نکشاند، و در هنگام قدرت، کارهایى را که حق او نیست مرتکب نشود.


نوشته شده در یکشنبه 87/7/28ساعت 11:1 عصر توسط سپیده نظرات ( ) | |

 

 

من مواعظ النبی صلى الله علیه وآله وسلّم :
من اکل ما یشتهی ولبس ما یشتهی ورکب

مایشتهی لم ینظر اللّه الیه حتى ینزع او یترک.

 (تحف العقول صحفه 38)

در جمله «رکب مایشتهی»، احتمال دارد که معناى حقیقى

 کلمه مراد باشد؛یعنى هر مرکبى که مورد میل اوست،

 انتخاب کند و احتمال دارد به معناى «رکب الامر» باشد؛

 یعنى هر کارى دلش خواست انجام دهد.

 بهرحال، نظر و توجه الهى که رأس همه

 خیرات و مایه همه کمالات انسان در عالم

وجود است؛ با ارتکاب این امور از انسان گرفته

مى‏شود و ترک آن هم به این است که با

ریاضت اختیارى، آنچه را که هوس مى‏کند و

مى‏تواند انجام دهد کنار بگذارد.
کسانى که قدرت انجام تمام مشتهیات خود

 را ندارند باید قدر بدانند؛ زیرا این نعمت

 بزرگى است که انسان در مقابل هوا و

هوسهاى خود، میدان گسترده‏اى نداشته

 باشد. گرچه اگر بتواند و مبارزه کند، ثواب بیشترى دارد.


نوشته شده در یکشنبه 87/7/28ساعت 10:54 عصر توسط سپیده نظرات ( ) | |

 

 

اگر قرار است قانونی برای شاد بودن داشته باشید، بگذارید این باشد:

برای شاد بودن من لازم نیست حتما چیزی در زندگی ام رخ دهد.

 من شادم برای این که زنده ام! زندگی موهبتی است که به

 من داده شده و من از آن لذت می برم.

 مجله سبز

ایمان و باور ما در ابتدای هر مسئولیت دشواری تنها عاملی است

که موفقیت نهایی مان را تضمین می کند.


وقتی انتظار بهترین پیشامد را دارید نیروی مغناطیسی از مغزتان

خارج می شود که بهترین ها را جذب می کند .


اگر انتظار بدترینها را داشته باشید از مغز قدرت دافعه ا ی رها

می کنید که سبب می شود بهترینها از شما بگریزد

 حیرت انگیز است . ویلیام جییمز


نوشته شده در یکشنبه 87/7/28ساعت 6:47 عصر توسط سپیده نظرات ( ) | |

 

 

هر وقت نتوانستی گناه و اشتباه کسی را ببخشی

 بدان از بزرگی گناه او نیست!

 بلکه از کوچکی قلب توست!!!!!!

 

 

 

      


نوشته شده در یکشنبه 87/7/28ساعت 6:37 عصر توسط سپیده نظرات ( ) | |

<   <<   11   12   13      >

:قالبساز: :بهاربیست:

کد ماوس